یه دستت به پهلو یه دست به محجر / نیلی کردند رخ از گل نازکترم
علم گریه را به دستت گرفتی / به حجر اصغر و علی اکبرم
بابا جون رقیه کمی طاقت بیار/ خرابه رسیدن میایی در برم
نکن گریه بابا صدایت / به عرش الهی رسیده
مادرم از جنان داره میگه / دخترم عمر تو به پایان رسیده
صورت کوچک نیلی تو / سفید کرده روی دو عالم
می رسد روزی که تو محشر / بگیرم دامن از اهل عالم
آنچه عرض سما را تکان داده است / اه جان سوز قلب رقیه است
آنچه در قیامت میکند شکایت / پهلو شکسته و دست رقیه است.
نویسنده و شاعر :ناهید یوسفی